سایه در سایه
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۳۹۳۶۳
امیر هوشنگ ابتهاج هم رفت. سایه. از شمار کهنهشاعران یک تن کم. وز شمار چامهسرایان توانا، هزاران بیش. تا زنده بود، سایهروشنها دربرش گرفته بودند. اکنون پس از مرگ نیز چنین مینماید که سایهنشین تاریخ شده باشد. سایه در سایه خواهد ماند احیانا. و برای درازهنگام.
چه، مدتها باید، تا او نیز بتواند آفتابنشین تاریخ و ادبیات ما اگرنه در این روزگار کژایین شتابزده، دستکم در روزگاران دیگر شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سایه هنگامی خرقه تهی کرد که دوسوی داوریها پیرامون او نه تنها هیچ همانندیای به یکدیگر ندارند، بلکه رو در روی هم ایستادهاند. هوادارانش به توان شاعری او میپردازند و آن را میفرازند و دشمنانش کارنامهی او در دوران مدیریتش در رادیو در دههی پنجاه و نیز اندیشههای سیاسیاش در گرایش به حزب توده و از آن بالاتر در ستایش دمادمش از استالین و حزب کمونیست اتحاد شوروی را پیش میآورند. دوستدارانش او را یکی از بزرگترین چامهسرایان صدساله اخیر درمیشمرند و او را بزرگترین ستایندهی آزادی در دوران اخیر میدانند و منتقدان و مخالفانش او را بابت عملکردها و از آن بالاتر بابت اندیشههایش به تندی مینکوهند و او را یکی از مهرههای جریان چپ در سپهر ادبی ایران همروزگار در دوران اخیر که ادبیات را تنها وسیلهای برای بیان آماجهای عقیدتی و ناایرانی خویش بکار گرفته بود و دست برقضا تا پایان عمر نیز هرگز از کردههایش پشیمانی نکرد، میشناسند.
سایه بیگمان کارنامهای درنگآمیز در عرصهی شعر و ادب از خود بیادگار گذاشته است. او در شمار انگشتشمار شاعرانی است که توانسته است مضمونهای نو را در ساختارهای کهنه، بپرورد و بپردازد. این خود کار سخت و طاقتفرسایی است که کمتر شاعری در یکصدسال گذشته توانسته است در آن کامیاب گردد و سایه بیگمان یکی از آنها و شاید یکمین آنها باشد. پردازش معنیهایی این چنین نو و نغز و همروزگار در چارچوب تنگ و سخت و انعطافناپذیر و کهنه و قافیهزدهی غزل و چکامه بیگمان از طبع روان و از توان بالای شاعری او حکایت دارد. از اینرو اگر گفته شود که بخشهایی از تنهی شعر کهنه در نوی همروزگار ما از جمله غزل فارسی با سایه جانی تازه گرفته و راهی فراخ و هموار پیش رو یافته است، بسا که سخن به گزافه نرفته باشد.
همچنین، شعر سایه در گونهی خود بخش بزرگی از مردهریگ شعر سیاسی روزگار نوی ما در چند دههی گذشته را به نمایش میگذارد و بیشناخت آن بسا که شناسایی همهی زاویهها و ظرافتهای این پهنه از ادبیات همروزگار، با کاستی و کژی همراه گردد.
مهمترین نکته پیرامون سایه که منتقدانش بر آن انگشت میگذارند، دورانی است که او بر ریاست برنامهی گلهای تازه در رادیو ایران تکیه زده بوده است. گفته شده است او در آن زمان، با بزرگان موسیقی برخوردی عامدانه و نامحترمانه داشته و باعث کنارهگیری شماری از آنان از جمله: ایرج، گلپا، پرویز یاحقی، فرهنگ شریف، جلیل شهناز، حبیبالله بدیعی و دیگران گردیده و برنامه گلها را بگونهای انحصاری در دستان حلقهی شجریان و لطفی که بعدها به گروه چاووش پرآوازه گشتند، گذارده است. آیا این رخداد به همین شکل افتاده بوده است؟ همزمان گفته میشود سایه در آن دوره، هنرمندان را در برگزیدن کاباره و رادیو آزاده گذاشته بوده و در واقع پیهی بیرون گذاشته شدن از رادیو تنها و تنها به تن هنرمندانی خورده است که در این برگزینی، نگاهی به کابارههای تهران آن روزگار داشتهاند. منتقدان سایه اما این موضوع را رد میکنند و میگویند: کابارهگری اتهامی بوده است تا او بتواند بخش بزرگی از هنرمندان رادیو را بیرون بریزد و بواقع تنها چندتن از این هنرمندان، اهل کاباره بودهاند و بقیه، هیچ پیوندی با چنان جاهایی نداشتهاند. آنها با اشاره به این نکته که سایه شخصیتی چپاندیش بود و پیشینهای تودهای و یا تودهگرایانه نیز داشت، گرایشهای عقیدتی او را سرچشمهی کارهایی از آن دست میدانند. آنها میگویند: علیرغم آنکه حکومت در آن هنگام، پیشینهی سیاسی سایه را نادیده گرفته بود و در رادیو دست او را باز گذاشته بود، با اینحال این مرد همراه همپالگیهایش آنجا را به جایی برای جولان حلقهی خودش کرد.
بابت این انحصارطلبی، برنامهی گلها تعطیل و بزرگانی چون پیرنیا، بیکار و از رادیو بیرون شد و باند او و شجریان حاکم گردید. گو اینکه در این خردهگیری که با اندکی شتابزدهگی همراه است، همهی ماجرا دیده نشده است. چنانچه پس از برکنار شدن شادروان پیرنیا از برنامهی گلها در سال ۱۳۴۶ کوتهزمانی آقایان میرنقیبی و سپس رهی معیری و پژمان بختیاری سرپرستی آن را تا سال ۱۳۵۱ و تا برآمدن آقای سایه عهدهدار بودهاند و برکناری آقای پیرنیا هیچ پیوندی به او نداشته است. منتقدان سایه اما در این پیرامون همچنان از حلقهی آدمهای سایه سخن میگویند که گویا پیش از این نیز به رادیو رفت و آمد داشتهاند و سایهوار در صدد انجام توطئه برای بدست گرفتن مدیریت آن میکوشیدهاند. موضوعی که دستکم در شرایط کنونی، ادعایی بیش نیست و اثبات آن به گذشت زمان و برآمدن سندهای بایسته نیاز دارد. منتقدان سایه همچنین میگویند: پس از درآمدن سایه به برنامهی گلها نزدیک به یک سوم از برنامههای تولیدی در گلهای تازه تنها به آقای شجریان، دوست و همفکر سایه، واگذار و شخصیتهای دیگری از بزرگان موسیقی ملی در همان دوران بگونهای زیرکانه به حاشیه رانده شده و یا از دور بیرون افتادهاند. آنها همچنان میگویند: گناه بزرگتر سایه اما در دوران پس از انقلاب است. برابر این ارزیابی، در دوران پس از انقلاب سایه و حلقههای نزدیکش، گونهای از انحصار برای خودشان آفریدند و بگونهای ماهرانه، دیگر بزرگان موسیقی را خانهنشین کردند. منتقدان سایه بر این باور هستند که هوشنگ ابتهاج در آن هنگام همهی بزرگان موسیقی را قلع و قمع ساخت. آنها میگویند: سهگانهی: لطفی، شجریان و سایه، دایرهای بودند که خودبینی، انحصارطلبی، پاکسازی، و قلع و قمع بزرگان موسیقی و بفرجام، سقوط و افول در این هنر ملی با آنها آغاز گردید.
هرچند شاید بتوان بخشی از این گفتهها را با قرینههای استوار تاریخی نیز همراه دانست، اما همزمان و احیانا این میتواند بدبینانهترین نگاه نسبت به کسانی باشد که بخشی از شکوفایی موسیقی ایرانی در دوران اخیر با نام و کار آنها گره خورده است. بویژه آنکه افول موسیقی ایرانی در چند دههی گذشته، داستان پرآب چشمی است که از یک روند کلان و فرامتن این داستان سرچشمه گرفته است و فروکاستن آن به اقدامهای شخصی یک و یا چند نفر میتواند بسیار فرافکنانه و نامنصفانه باشد. در بدبینانهترین نگاه، شاید بتوان این حاشیهها را در آیینهی رخدادهایی دید که سایه و یاران او تنها بخشی ناچیز از آن بودهاند. با اینحال هرگونه یکسونگری در این زمینه نیز بسیار فرافکنانه است و به هیچروی، هیچکدام از لغزهای سایه و همپالگان او در این زمینهها را نادیده نمیگذارد.
فرجامین داوری شاید هنگامی شدنی باشد که سندهای در پیوند با کارنامهی مدیریتی سایه در رادیو نیز بیرون آید و بخشهای دیگری از ناگفتهها پیرامون کارهای او بخودیخود دیده و شنیده شود. آنگاه شاید بتوان دامن او را از بخشی از داوریهای جانبدارانه پیرامون اقداماتش بویژه در پیوند با موسیقی همروزگار ایران، پاک دانست. یا شاید هم هرگز نتوان.
بیگمان دربارهی کارهای ادبی او از جمله دربارهی توان شاعریاش نیز همچنان فراوان گفته خواهد شد و روزگار، بناگزیر سرودههای او را بدست دانایان و کاردانان خواهد سپرد تا بیش از پیش سنجیده و ترازیده شوند. آنچه که بویژه در این چشمانداز دیدهشدنی است، هیچ از ارزش و بهای کارهای ادبی و از توان بلند شاعری او نمیکاهد. سرودههای او همچنان بخش بزرگی از داراییهای ارزشمند ادبیات کهنه در نوی روزگار ما را خواهد ساخت و کماکان آن را از غنا و طراوت و شادابی خواهد آکند و به بخشی از سرمایهی ملی و معنوی ما بدل خواهد گردید.
اما این تنها یک روی داستان سایه است. در این برآورد، سرانجام باید روزی فرا رسد که بتوان گرایشهای سیاسی و از آن بالاتر عملکردهای جانبدارانه و یا مصلحتاندیشانه و یا لغزها و یا صوابدیدهای او را نیز دید و هرکدام را بفراخور و در فضایی بدور از گرایشهای حبابی و زودگذر، و رها از هرگونه کین و مهر سنجید و ترازید.
از این رو همچنان شکیبا میبایست بود تا از سایه نیز سالها بگذرد و فروغ تاریخ، سایهروشنهای او را با همهی خطها و خراشههای تودرتو و سردرگم کنندهاش در دیدرس بگذارد و چهر او را یکبار دیگر اما چنانچه باید و شاید، برای آیندگان بازآفرینی کند. آنگاه سایهروشنها خود زبان خواهند گشود و خود سخن خواهند گفت و هیچ خط و خراشهای از این سایه در سایه نخواهد ماند.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: پرویز یاحقی ، رهی معیری ، جلیل شهناز ، هوشنگ ابتهاجمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: پرویز یاحقی رهی معیری جلیل شهناز هوشنگ ابتهاج بزرگان موسیقی برنامه ی گل ها منتقدان سایه بگونه ای درباره ی بی گمان ی توان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۳۹۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ملتهب شدن اوضاع کرانه باختری در سایه حمله مجدد نظامیان صهیونیست
به گزارش خبرگزاری مهر، خبرنگار شبکه الجزیره تاکید کرد که اشغالگران صهیونیست بامداد امروز به منطقه بیت امر در شمال الخلیل یورش بردند. منابع محلی نیز از حمله عناصر متجاوز به روستای المغیر واقع در شمال شرق رام الله خبر دادند.
این منابع تصریح کردند که درگیریهایی میان جوانان فلسطینی و اشغالگران در ورودی منطقه بیت امر به وقوع پیوست و متجاوزان به صورت گسترده از گازهای اشک آور استفاده کردند.
گردانهای قدس نیز اعلام کردند که رزمندگان فلسطینی با عناصر صهیونیست در محور رفیدیا درگیر شده و آنها را به گلوله بستند.
نظامیان صهیونیست همچنین به منطقه بیرزیت در شمال رام الله یورش برده و تعدادی از شهروندان فلسطینی را بازداشت کردند.
خانههای شهروندان فلسطینی در خیابان التعاون واقع در نابلس نیز شاهد حمله عناصر صهیونیست و تفتیش این خانهها بودند.
در جریان حمله متجاوزان به منطقه بیتا در نابلس نیز درگیریهایی میان جوانان فلسطینی و اشغالگران به وقوع پیوست.
کد خبر 6096782